تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل

ساخت وبلاگ
■ غایت مطلوب و هدف‌گذاری جامعه دینی آرمانی شرایطی است که در عصر ناصری، شاهدش بودیم که زنان به طور ‏میانگین در سیزده سالگی ازدواج می‌کردند و هفت هشت بچه داشتند و بیشتر طول عمرشان به مادری و همسری ‏می‌گذشت. زنان در حین حضور در ملأعام، چادر چاقچور و روبنده می‌پوشیدند؛ اختلاط با مردان نامحرم به ندرت رخ ‏می‌داد زیرا تفکیک جنسیتی شدیدی در روابط اجتماعی وجود داشت. حالا آیا چنین جامعه بسته‌ای از نظر زیست جنسی ‏سلامت بود؟ هیچ امر فساد و فحشایی رخ نمی‌داد؟ حقایق تاریخی نشان می‌دهد که این طور نبوده است. حالا چرا شما ‏خیال می‌کنید به هر طریق یا هر شیوه طالبانی یا غیرطالبانی و بر فرض محال، چنین جامعه‌ای بسازید، جامعه‌ای سالم ‏و عاری از گناه ساخته‌اید؟ ‏■ تحلیل مضمون اسناد بالادستی خانواده در ایران نشان می‌دهد که مضامین اصلی سیاست خانواده عبارت‌اند از: مطلوبیت ‏ازدواج، اولویت نقش مادری و همسری زنان و تأکید بر کارکرد فرزندآوری خانواده و تأکید بر تحکیم خانواده. سیاست ‏خانواده و جامعه‌پذیری جنسیتی، هویت زنان را به ازدواج و مادری تقلیل می‌دهد. این نگاه کالاانگارانه برحسب منافع ‏زن برای مردان و خانواده به این مسئله انجامیده که شاهدیم بنابر گزارش شکاف جنسیتی در جهان، سال‌هاست ایران ‏یکی از ده کشور قعر جدول است که بالاترین میزان نابرابری جنسیتی را تجربه می‌کند. این گزارش، نابرابری جنسیتی ‏را در چهار بُعد اشتغال و مشارکت اقتصادی، تحصیل و آموزش، دسترسی به امکانات بهداشتی و مشارکت در قدرت ‏سیاسی می‌سنجد. در ابعاد تحصیل و بهداشت، روی میانگین جهانی هستیم ولی در مشارکت سیاسی و اشتغال زنان، ‏پایین‌ترین نرخ‌ها را دارا هستیم.‏■ برخلاف شعارها، حجاب، محدودیت است و در برابر آزار جنسی مردان مصونیتی پدید نمی‌ تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل...
ما را در سایت تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fragilesociety بازدید : 81 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 21:49

گزارش تفصیلی حجاب و عفاف ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مشحون از غلط‌های تایپی و املایی و از نظر محتوایی نمونه کاملی از وربالیسم ایدئولوژیک است. در صفحه ۱۸ درباره پیامد لغو حجاب اجباری نوشته است: «از آن جا که رهاسازی پوشش تا برهنگی کامل و ارتباطات ناسالم علنی پیش خواهد رفت و این مشکل در حد مسائل نازل اخلاقی و حادتر مانند همجنس گرایی مطرح خواهد شد، لذا این رویکرد مشکل را حل نخواهد کرد.» و بعد فهرستی از پیامدهای لغو قانون حجاب ردیف کرده است که از افزایش طلاق تا کاهش تمایل جوانان به ازدواج و افزایش جرائم جنسی در خانواده‌ّا را دربرمی‌گیرد و یک فرد عاقل نیست که بپرسد مگر در سایر کشورهای مسلمان که حجاب اجباری نیست شاهد این مسائل هستیم؟ اساسا این ادعاها به کدام گزارش آماری در سایر کشورهای مسلمان یا پژوهش میدانی یا مقایسه تاریخی- تطبیقی مستند است؟تا آنجا که من تحقیق کردم لغو قانون حجاب اجباری تنها یک پیامد کوتاه‌مدت دارد: کاهش پوشش درصد اندکی از زنان و افزایش مزاحمت خیابانی برای آنان.شواهد علمی این حدس چیست؟ یافته‌های تحقیق سراج زاده، جواهری و رحمتی (مطالعات اجتماعی ایران، ۱۳۹۴) در مقاله « پوشش زنان و احساس امنیت در فضاهای عمومی» نشان داد زنانی که در فضاهای عمومی پوشش بیشتری دارند کمتر قربانی خشونت‌های جنسی می‌شوند. حدود نود درصد پاسخگویان در طول یک سال دست‌کم یک بار با رفتارهایی مثل تنه زدن و تماس‌های تعمدی و نیز آزار بصری مواجه شده‌اند. حدود سه چهارم آنان دست کم یک‌بار متلک شنیده‌اند. البته احساس امنیت جنسی با نوع پوشش رابطه‌ای نداشت و همه زنان دانشجوی نمونه تحقیق با هر نوع پوششی به یک میزان نگران مواجه شدن با آزارهای جنسی خیابانی بودند. زنان دارای پایبندی دینی و پوشش بیشتر، بیش از تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل...
ما را در سایت تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fragilesociety بازدید : 76 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 21:49

زنان و مردان از نظر زیستی و خصوصیات جسمانی تفاوت دارند، زنان توانایی بارداری و زایمان و مردان حجم ماهیچه و قدرت جسمانی بیشتری دارند. اما گذشته از این تفاوت‌های طبیعی آشکار، دو جنس چه تفاوت‌های ذاتی و بنیادین دارند؟ برخی از متفکران معتقدند که جنبه‌هایی از زیست‌شناسی انسان (از هورمون‌ها تا کروموزوم‌ها و از اندازه مغز تا ژن‌ها) سبب ساز تفاوت‌های احساسی و رفتاری فطری میان زنان و مردان است، حتی تعدادی از ذات‌گرایان از تفاوت در روان و روح زن و مرد سخن می‌گویند. با این حال تحقیقات مختلف علمی توضیح نمی‌دهند که این تفاوت‌ها واقعا چقدر مهم است و چگونه و با چه مکانیسمی نیروهای زیست‌شناختی به رفتار اجتماعی پیچیده می‌انجامد؟در مقابل تعداد بیشتری از متفکران علوم انسانی تفاوت‌های جنسیتی را به دلیل یادگیری و اجتماعی شدن جنسیتی می‌دانند. هر نوزادی که به دنیا می‌آید، جنس مشخصی دارد و در تعامل با خانواده، مدرسه و رسانه به تدریج هنجارها و توقعات اجتماعی متناسب با جنس خود را درونی می‌کند. دختران و پسران یاد می‌گیرند چه گفتار، رفتار، اهداف و آرزوهایی داشته باشند. اما جامعه‌پذیری آنها متفاوت است؛ پسران تربیت می‌شوند تا رقابت‌جو و نان‌‌آور خانواده باشند و دختران تربیت می‌شوند تا مطیع و علاقمند امور خانه‌داری و بچه‌داری باشند.هر دو رویکرد تفاوت طبیعی و یادگیری اجتماعی می‌پذیرند که تفاوت‌های جنسیتی پایه و اساس زیست‌شناختی دارند. تفاوت این دو رویکرد در ذاتی و بنیادی دانستن این مبناست. در دیدگاه اول تفاوت ذاتی زن و مرد به تفاوت در نقش‌ها و حقوق اجتماعی منجر می‌شود و در دیدگاه دوم تفاوت زنان و مردان به دلیل برساخت اجتماعی و حاصل یادگیری و در نتیجه متغیر و پویاست. اکثریت فمینیست‌ها در گروه دوم هستند اما گ تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل...
ما را در سایت تحلیل طلاق دختران نوجوان متاهل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fragilesociety بازدید : 81 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 21:49